|
چهارشنبه 94 خرداد 6 :: 1:57 صبح :: نویسنده : نویسنده : مهسا کهنسال
یک دوستی داشتم، همیشه هم پلو را که می خورد سیر می شد، گوشت و مرغ غذا می ماند گوشه ی بشقابش، زندگی هم همینجوری ست. هیچ کداممان زندگی در لحظه را بلد نیستیم. همه ی خوشی ها را حواله می کنیم برای فرداها، یک روزی به خودمان می آییم می بینیم یک عمر در حال خوردن پلو خالی ِ زندگی مان بوده ایم و گوشت و مرغ لحظه ها، دست نخورده مانده گوشه ی بشقاب، به راهی که اکثر مردم می روند بیشتر شک کن، (زنده یاد صادق هدایت) موضوع مطلب : |